حدیث بقاى دوستى تا روز قيامت

تفسير القمّي عن الحارث عن الإمام عليّ عليه‏السلام : قالَ في خَليلَينِ مُؤمِنَينِ وخَليلَينِ كافِرَينِ . . . : فَأَمَّا الخَليلانِ المُؤمِنانِ فَتَخالاّ حَياتَهُما في طاعَةِ اللّه‏ِ ، وتَباذَلا عَلَيها ، وتَوادّا عَلَيها ، فَماتَ أحَدُهُما قَبلَ صاحِبِهِ ، فَأَراهُ اللّه‏ُ مَنزِلَهُ فِي الجَنَّةِ يَشفَعُ لِصاحِبِهِ ، فَقالَ : يا رَبِّ ، خَليلي فُلانٌ كانَ يَأمُرُني بِطاعَتِكَ ويُعينُني ، ويَنهاني عَن مَعصِيَتِكَ ، فَثَبِّتهُ عَلى ما ثَبَّتَّني عَلَيهِ مِنَ الهُدى حَتّى تُرِيَهُ ما أرَيتَني . فَيَستَجيبُ اللّه‏ُ لَهُ ، حَتّى يَلتَقِيا عِندَ اللّه‏ِ عز و جل ، فَيَقولُ كُلُّ واحِدٍ مِنهُما لِصاحِبِهِ : جَزاكَ اللّه‏ُ مِن خَليلٍ خَيرا ، كُنتَ تَأمُرُني بِطاعَةِ اللّه‏ِ ، وتَنهاني عَن مَعصِيَةِ اللّه‏ِ .
وأمَّا الكافِرانِ فَتَخالاّ بِمَعصِيَةِ اللّه‏ِ ، وتَباذَلا عَلَيها ، وتَوادّا عَلَيها ، فَماتَ أحَدُهُما قَبلَ صاحِبِهِ ، فَأَراهُ اللّه‏ُ تَبارَكَ وتَعالى مَنزِلَهُ فِي النّارِ ، فَقالَ : يا رَبِّ فُلانٌ خَليلي كانَ يَأمُرُني بِمَعصِيَتِكَ ، ويَنهاني عَن طاعَتِكَ فَثَبِّتهُ ؛ عَلى ما ثَبَّتَّني عَلَيهِ مِنَ المَعاصي حَتّى تُرِيَهُ ما أرَيتَني مِنَ العَذابِ . فَيَلتَقِيانِ عِندَ اللّه‏ِ يَومَ القِيامَةِ ، يَقولُ كُلُّ واحِدٍ مِنهُما لِصاحِبِهِ : جَزاكَ اللّه‏ُ مِن خَليلٍ شَرّا ، كُنتَ تَأمُرُني بِمَعصِيَةِ اللّه‏ِ ، وتَنهاني عَن طاعَةِ اللّه‏ِ . قالَ : ثُمَّ قَرَأَ عليه‏السلام : «الْأَخِلاَّءُ يَوْمَـئذِ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقِينَ » . حديث

تفسير القمّى ـ به نقل از حارث ـ : امام على عليه‏السلامدرباره دو دوستِ مؤمن و دو دوستِ كافر فرمود : «امّا دو دوست مؤمن كه زندگى‏شان را بر اساس دوستى در راه فرمانبرى از خدا گذاردند و بر اساس آن ، به يكديگر بخشش‏ها كردند و به يكديگر مهر ورزيدند ، چون يكى‏شان پيش از ديگرى بميرد و خداوند ، جايگاه او را در بهشت به او نشان دهد ، به شفاعت از دوستش مى‏پردازد و مى‏گويد : "پروردگارا ! دوستم ، فلانى ، مرا به فرمانبرى از تو فرمان مى‏داد و از معصيت و نافرمانىِ تو بازم مى‏داشت. پس او را بر همان هدايتى كه مرا بر آنْ استوار داشتى، استوار بدار ، تا آنچه را به من نشان داده‏اى، به او نيز نشان دهى" . خداوند نيز دعاى او را مستجاب مى‏كند و چون اين دو يكديگر را نزد خداوند عز و جلمى‏بينند ، هر يك از آنان به دوستش مى‏گويد : "خداوند به توىِ دوست ، پاداش خير دهد ! تو مرا به فرمانبرى از خدا فرمان مى‏دادى و از نافرمانى او بازم مى‏داشتى" .
امّا دو كافرى كه بر اساس نافرمانى خدا با يكديگر دوستى كردند و بر اساس آن ، به يكديگر بخشش‏ها نمودند و مهر ورزيدند ، پس چون يكى‏شان پيش از دوستش بميرد و خداوند متعال ، جايش را در آتش به او نشان دهد ، مى‏گويد : "پروردگارا ! فلانى ، دوستم ، مرا به نافرمانى از تو فرمان مى‏داد و از فرمانبرى‏ات، بازم مى‏داشت. پس او را بر ادامه گناهانى كه مرا بر آن استوار داشت ، استوار بدار تا عذابى را كه به من نشان دادى ، به او نيز نشان بدهى" . پس چون روز قيامت ، يكديگر را نزد خداوند مى‏بينند ، هريك از آنان به دوستش مى‏گويد : "خداوند به توىِ دوست ، پاداش بد دهد! مرا به نافرمانى از خدا فرمان مى‏دادى و از فرمانبرى‏اش بازم مى‏داشتى"» .
سپس حضرت اين آيه را خواند: « «دوستان در آن روز، دشمن يكديگرند،
جز پرهيزگاران»
» .

منبع: تفسير القمّي : 2/287 ، بحار الأنوار : 7/173/4 ؛ شُعب الإيمان : 7/56/9443 ، تفسير ابن كثير : 7 / 224 ، كنزالعمّال : 2 / 499 / 4595 .
فهرست دوستي در قرآن و حديث بقاى دوستى تا روز قيامت حديث و آيات
 
 
 
 
 
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به انهار میباشد. www.anhar.ir
طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com