حدیث 335 ـ نهى از عيبجويى مردم

كنز العمّال : أنّ عمرَ بنَ الخطّابِ كانَ يَعُسُّ بالمدينةِ مِن اللّيل، فسمِعَ صَوتَ رجُلٍ في بَيتٍ يَتَغنّى، فتَسَوّرَ علَيهِ ، فقالَ : يا عدوَّ اللّه‏ِ، أظَنَنْتَ أنَّ اللّه‏َ يَسْتُرُكَ وأنتَ في مَعصِيَتِهِ ؟ ! فقالَ : وأنتَ يا أميرَ المؤمنينَ، لا تَعْجَلْ علَيَّ ، إن أكُنْ عَصَيتُ اللّه‏َ واحِدةً فقد عَصَيتَ اللّه‏َ في ثلاثٍ:
قالَ: «ولا تَجَسَّسوا» وقد تَجَسَّسْتَ ، وقالَ: «وأتُوا البُيوتَ مِن أبوابِها» وقد تَسَوَّرْتَ علَيَّ ، وقد دخَلْتَ علَيَّ بغيرِ إذنٍ ، وقالَ اللّه‏ُ تعالى: «لا تَدْخُلوا بُيوتا غيرَ بيـوتِكُـم حتّـى تَستـأنِسـوا وتُسلّمـوا علـى أهلِها» . حديث قالَ عُمرُ : فهلْ عندَكَ مِن خيرٍ، إن عَفَوتُ عنكَ ؟ قالَ: نَعَم ، فعَفا عنهُ وخَرجَ وتَركَهُ . حديث

كنز العمّال : عمر بن خطّاب در مدينه شبگردى مى‏كرد. صداى آواز خواندن مردى را از خانه‏اى شنيد. از ديوار خانه بالا رفت و گفت: اى دشمن خدا! خيال كرده‏اى كه خداوند براى تو گنهكار پرده پوشى مى‏كند؟! آن مرد گفت: اى امير مؤمنان! تو هم درباره من تند نرو . اگر من يك گناه كردم تو سه گناه مرتكب شدى:
خداوند فرموده است: «تجسّس نكنيد» و تو تجسّس كردى. فرموده است: «از درها وارد خانه‏ها شويد» و تو از ديوار بالا آمدى. بدون اجازه بر من وارد شدى، درحالى كه خداوند متعال فرموده است: «وارد خانه‏هاى جز خود نشويد مگر آن‏كه اجازه‏بگيريد و بر اهل آنها سلام كنيد» . عمر گفت: اگر تو را ببخشم دست از اين كارها بر مى‏دارى؟ گفت: آرى. عمر او را بخشيد و از منزلش بيرون رفت.

منبع: كنز العمّال : 8827.
فهرست منتخب میزان الحکمه 335 ـ نهى از عيبجويى مردم حديث و آيات
 
 
 
 
 
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به انهار میباشد. www.anhar.ir
طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com