قرآن:
(أحَسِبَ النَّاسُ أنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا يُفْتَنُونَ * وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ) .
(أوَلا يَرَوْنَ أنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فِي كُلِّ عامٍ مَرَّةً أوْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ لا يَتُوبُونَ وَلَا هُمْ يَذَّكَّرُونَ) .
«آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم، رها مىشوند و مورد آزمايش قرار نمىگيرند؟ به يقين كسانى را كه پيش از ايشان بودند، آزموديم تا خدا آنان را كه راست گفتهاند مسلّما معلوم دارد و دروغگويان را [نيز] معلوم دارد».
«آيا نمىبينند كه آنان در هر سال يك يا دو بار آزموده مىشوند؟ باز هم توبه نمىكنند و عبرت نمىگيرند».
الكافي عن مُعمَّر بنِ خَلّادٍ : سَمِعتُ أبا الحَسَنِ عليه السلام يقولُ :
«الم * أحَسِبَ الناسُ أنْ يُتْرَكُوا أنْ يَقُولُوا آمَنّا وهُم لا يُفْتَنُونَ» ثُمّ قالَ لي : ما الفِتنَةُ ؟ قلتُ : جُعِلتُ فداكَ الذي عِندَنا الفِتنَةُ في الدِّينِ ، فقالَ : يُفتَنُونَ كما يُفتَنُ الذَّهبُ ، ثُمّ قالَ : يُخلَصُونَ كما يُخلَصُ الذَّهبُ .
الكافى ـ به نقل از معمّر بن خلّاد ـ : شنيدمابوالحسن عليه السلام مىگويد : «الف ، لام ، ميم. آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم، رها مىشوند و موردآزمايشقرار نمىگيرند؟».سپس بهمنفرمود: آزمايش چيست؟ عرض كردم: فدايت شوم، تا جايى كه ما مىدانيم آزمايش در دين است. حضرت فرمود: همچنان كه طلا گداخته و آزموده مىشود، مردم آزموده مىشوند . و باز فرمود : همچنان كه طلا ناب مىشود، مردم ناب مىشوند.
منبع: فتنه در لغت به معناى گداختن طلا، براى گرفتن ناخالصيهاى آن و ناب و خالص شدن است.