حدیث 1640 ـ نكوهش ستايش

عنه عليه ‏السلام : وقَد كَرِهتُ أن يكونَ جالَ في ظنِّكُم‏أنّي اُحِبُّ الإطراءَ واستِماعَ الثَّناءِ ، ولَستُ ـ بحَمدِ اللّه‏ِ ـ كذلكَ . ولَو كُنتُ اُحِبُّ أن يقالَ ذلكَ لَتَرَكتُهُ انحِطاطا للّه‏ِ سبحانَهُ عن تَناوُلِ ما هُو أحَقُّ بهِ مِن العَظَمَةِ والكِبرياءِ ، ورُبَّما استَحلى النّاسُ الثَّناءَ بَعدَ البَلاءِ ، فلا تُثنوا علَيَّ بجَميلِ ثَناءٍ لإخراجي نَفسي إلَى اللّه‏ِ سبحانَهُ وإلَيكُم مِن التَّقيَّةِ (البَقيَّةِ) في حُقوقٍ لَم أفرُغْ مِن أدائها وفَرائضَ لابُدَّ مِن إمضائها، فلا تُكَلِّموني بما تُكَلَّمُ بهِ الجَبابِرَةُ ، ولا تَتَحَفَّظوا مِنّي بما يُتَحَفَّظُ بهِ عِندَ أهلِ البادِرَةِ ، ولا تُخالِطوني بالمُصانَعَةِ . حديث

امام على عليه ‏السلام : خوش ندارم حتى در ذهن شما بگذرد كه من ستايش اغراق‏آميز و شنيدن مدح و ثنا را دوست دارم. من ـ بحمد اللّه‏ ـ چنين نيستم. و اگر هم [به فرض ]دوست مى‏داشتم كه مرا مدح و ثنا گويند، اين ميل را به خاطر خضوع در برابر خداوند پاك كه به عظمت و كبريايى زيبنده‏تر است، رها مى‏كردم. ممكن است مردم مدح و ستايش را پس از تحمل رنج و مشقّت [در كارى ]شيرين بيابند. اما شما مرا مدح و ثنا نگوييد؛ زيرا [اين كه مى‏بينيد خود را به رنج و سختى مى‏افكنم براى اين است كه ]مى‏خواهم خود را از مسؤوليت حقوقى كه از جانب خدا و شما بر گردنم هست خارج سازم؛ حقوقى كه هنوز از انجام آنها فراغت نيافته‏ام و واجبات و وظايفى كه بايد به جا آورم. پس آن گونه كه با زمامداران گردنكش سخن مى‏گويند، با من سخن مگوييد و محافظه كارى‏هايى كه در حضور فرمانروايان عصبانى مى‏شود در حضور من به جا نياوريد و با ظاهرسازى و تملّق با من رفتار ننماييد.

منبع: نهج البلاغة : الخطبة 216
فهرست منتخب میزان الحکمه 1640 ـ نكوهش ستايش حديث و آيات
 
 
 
 
 
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به انهار میباشد. www.anhar.ir
طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com