قرآن:
(وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللّهِ لَكُمْ آيَةٌ) .
«و به سوى قوم ثمود، برادرشان صالح را فرستاديم [و او ]گفت : اى قوم من! خدا را بپرستيد [كه ]شما را معبودى جز او نيست. از جانب خدا براى شما نشانهاى آشكار آمد. اين ماده شترِ خدا براى شما نشانهاى است».
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : أيُّها النّاسُ، إنّما يَجمَعُ النّاسَ الرِّضى والسُّخطُ ، وإنّما عَقَرَ ناقَةَ ثَمودَ رجُلٌ واحِدٌ فعَمَّهُمُ اللّهُ بالعَذابِ لَمّا عَمُّوهُ بالرِّضا ، فقالَ سبحانَهُ :
«فعَقَرُوها فأصْبَحُوا نادِمينَ» فما كانَ إلّا أن خارَت أرضُهُم بالخَسفَةِ خُوارَ السِّكَّةِ المُحْماةِ في الأرضِ الخَوَّارَةِ .
امام على عليه السلام : اى مردم! جز اين نيست كه راضىبودن و راضى نبودن [به يك عمل ]است كه مردم را گرد هم مىآورد. ناقه ثمود را فقط يك مرد پى كرد، امّا خداوند همه آنان را عذاب كرد؛ چون همه آنان به اين كار او راضى بودند. خداى سبحان مىفرمايد : «آن را پى كردند، پس پشيمان گشتند». عذاب آنها اين بود كه سرزمينشان صدايى همچون صداى فرو رفتن ميخ گداخته در زمين نرم و هموار، برآورد و فرو رفت.
منبع: نهج البلاغة : الخطبة : 201 .