حدیث 6 ـ بردبار

الترغيب والترهيب عن أنسٍ : كُنتُ أمشيمَع رسولِ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله وعلَيهِ بُردٌ نَجرانيٌّ غَليظُ الحاشِيَةِ ، فأدرَكَهُ أعرابيٌّ فجَذَبَهُ بِردائهِ جَذبَةً شَديدَةً، فنَظَرتُ إلى صَفحَةِ عُنُقِ رسولِ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ، وقَد أثّرَ بها حاشِيَةُ الرِّداءِ مِن شِدَّةِ جَذبَتِهِ . ثُمّ قالَ : يا محمّدُ ، مُرْ لي من مالِ اللّه‏ِ الّذي عِندَكَ، فالتَفَتَ إلَيهِ فضَحِكَ ثُمّ أمَرَ لَهُ بعَطاءٍ . حديث

الترغيب والترهيب ـ به نقل از انس ـ : من بارسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله راه مى‏رفتم و حضرت بُردى نجرانى با حاشيه‏اى زبر و درشت بر تن داشت. عربى باديه‏نشين از راه رسيد و رداى ايشان را محكم كشيد. من به گردن پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله نگاه كردم ديدم حاشيه رداء، از شدّت كشيدن، روى گردن حضرت ردّ انداخته است. آن باديه‏نشين سپس گفت : اى محمّد! دستور بده از مال خدا كه نزد توست به من بدهند. پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله به طرف او برگشت و خنده‏اى كرد و سپس دستور داد به او چيزى عطا كنند.

منبع: الترغيب والترهيب : 3 / 418 / 20.
فهرست منتخب میزان الحکمه 6 ـ بردبار حديث و آيات
 
 
 
 
 
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به انهار میباشد. www.anhar.ir
طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com