حدیث فرزند خواهى
مسند ابن حنبل عن الأشعث ابن قيس : قَدِمتُ عَلى رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آلهفي وَفدِ كِندَةَ، فَقالَ لي : هَل لَكَ مِن وَلَدٍ ؟ قُلتُ : غُلامٌ وُلِدَ لِي في مَخرَجي إلَيكَ مِن ابنَةِ جَدٍّ، و لَوَدِدتُ أنَّ مَكانَهُ شِبعُ القَومِ ! قالَ صلی الله علیه و آله : لا تَقولَنَّ ذلِكَ، فَإِنَّ فيهِم قُرَّةَ عَينٍ وأجرا إذا قُبِضوا ثَمَّ، و لَئِن قُلتَ ذاكَ إنَّهُم لَمَجبَنَةٌ مَحـزَنَةٌ، إنَّهُم لَمَجبَنَةٌ مَحزَنَةٌ. مسند ابن حنبل ـ به نقل از اشعث بن قيس ـ : با نمايندگان قبيله كَنده ، بر پيامبر خدا صلی الله علیه و آله وارد شدم . به من فرمود : «آيا فرزندى دارى؟». گفتم : هنگام حركت به سوى شما ، پسرى از دختر جد ، برايم متولّد شد ؛ ولى به جاى آن ، سيرىِ خانوادهام را دوست مىداشتم . پيامبر صلی الله علیه و آلهفرمود : «هرگز ، اين را مگو ؛ چرا كه آنان ، نور چشماند [اگر بمانند] و آن گاه كه گرفته شوند (بميرند) ، مايه پاداش [الهى] اند ؛ ولى اگر بگويى كه آنان ، مايه ترس و اندوهاند ، آرى ؛ [چنين است ]آنان ، مايه ترس و اندوهاند . منبع: در رواياتى به جاى «دختر جد» ، «دختر جمد» آمده كه منظور ، جمد بن وليعه كندى است .
فهرست حکمتنامه کودک فرزند خواهى حديث و آيات
|