حدیث اجازه بازى دادن به كودك
المناقبلابن شهرآشوب عن عبداللّه بن شيبة عنأبيه: أنَّهُدُعِيَالنَّبِيُ صلی الله علیه و آلهإلى صَلاةٍ وَالحَسَنُ مُتَعَلِّقٌ بِهِ ، فَوَضَعَهُ النَّبِيُ صلی الله علیه و آلهمُقابِلَ جَنبِهِ وصَلّى، فَلَمّا سَجَدَ أطالَ السُّجودَ ، فَرَفَعتُ رَأسي مِن بَينِ القَومِ فَاذا الحَسَنُ عَلى كَتِفِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، فَلَمّا سَلَّم قالَ لَهُ القَومُ : يا رَسولَ اللّهِ لَقَد سَجَدتَ في صَلاتِكَ هذِهِ سَجدَةً ما كُنتَ تَسجُدُها ، كَأنَّما يوحى إلَيكَ! فَقالَ [ صلی الله علیه و آله] : لَم يُوحَ إلَيَ ، ولكنَّ ابني كانَ عَلَى كَتِفي فَكَرِهتُ أن اُعجِلَهُ حَتّى نَزَلَ. وفي رِوايَةِ عَبدِ اللّهِ بنِ شَدّادٍ أنَّهُ صلی الله علیه و آله قَالَ : إنَّ ابنِي هذَا ارتَحَلَني فَكَرِهتُ أن اُعجِلَهُ حَتّى يَقضِيَ حاجَتَهُ . المناقب ، ابن شهر آشوب : عبد اللّه بن شيبه ، از پدرش نقل كرده است كه : پيامبر صلی الله علیه و آله به نمازى فرا خوانده شد و حسن علیه السلام در آغوش ايشان بود . پيامبر صلی الله علیه و آلهاو را مقابل خود بر زمين گذاشت و نماز خوانْد . وقتى به سجده رفت ، سجده را طولانى كرد . از ميان مردم ، من سرم را بلند كردم . در آن هنگام ، حسن علیه السلام روى شانه پيامبر خدا بود. وقتى سلامِ نماز را داد ، مردم به ايشان گفتند : اى پيامبر خدا! در نمازت سجدهاى به جاى آوردى كه معمولاً اين گونه سجده نمىكردى گويا به شما وحى مىشد . حضرت فرمود : «به من وحى نشد ؛ ليكن فرزندم بر شانه من بود و من ، خوش نداشتم او را به شتاب بيندازم تا اين كه خودش پايين بيايد» . و در روايت عبد اللّه بن شدّاد آمده است كه: پيامبر صلی الله علیه و آلهفرمود : «فرزندم بر دوش من سوار شد و خوش نداشتم او را به شتاب بيندازم تا اين كه نيازش را برآورده كُند» . منبع: المناقب لابن شهر آشوب : ج 4 ص 24 ، بحار الأنوار : ج 43 ص 294.
فهرست حکمتنامه کودک اجازه بازى دادن به كودك حديث و آيات
|