حدیث گـريه عاشقـانه
قالَ رَسُولُ اللّهِ صلىاللهعليهوآله: بَكى شُعَيبٌ عليهالسلام مِن حُبِّ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ حَتى عَمِيَ، فَرَدَّ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَيْهِ بَصَرَهُ، ثُمَّ بَكى حَتى عَمِيَ، فَرَدَّ اللّهُ عَلَيْهِ بَصَرَهُ، ثُمَّ بَكى حَتى عَمِيَ، فَرَدَّ اللّهُ عَلَيْهِ بَصَرَهُ، فَلَمّا كانَتِ الرّابِعَةُ أوحَى اللّهُ إلَيهِ: يا شُعَيبُ، إلى مَتى يَكُونُ هذا أبَداً مِنكَ؟ إنْ يَكُنْ هذا خَوفاً مِنَ النّارِ فَقَدْ أجَرْتُكَ، وَ إنْ يَكُنْ هذا شَوقاً إلَى الجَنَّةِ فَقَد أبَحْتُكَ. قالَ: إلهى وَ سَيِّدى، أنتَ تَعلَمُ أنّى ما بَكَيْتُ خَوفاً مِن نارِكَ وَ لاشَوقاً إلى جَنَّتِكَ، وَ لكِنْ عُقِدَ حُبُّكَ عَلى قَلبى فَلَسْتُ أصبِرُ أوْ أراكَ. فَأوحَى اللّهُ جَلَّ جَلالُهُ إلَيهِ: أمّا إذا كانَ هذا هكَذا فَمِنْ أجْلِ هذا سَأُخدِمُكَ كَليمى مُوسَى بنَ عِمرانَ عليهالسلام. رسول خدا صلىاللهعليهوآله فرمود: شعيب از عشق خداى متعال چندان گريست كه نابينا شد. پس خداوند بيناييش را به او باز گرداند؛ ديگر بار گريست تا آنكه نابينا شد؛ خداوند دوباره بيناييش را به او باز پس داد، باز هم آن قدر گريست كه كور شد و خدا دو باره بينايش كرد، مرتبه چهارم خداوند به او وحى فرمود: اى شعيب! تا كى به اين وضع ادامه خواهى داد؟ اگر از بيم جهنم گريه مىكنى، تو را امان دادم و اگر به شوق بهشت است، آن را ارزانيت داشتم. شعيب عرضه داشت: معبود من و سرورم! تو مىدانى كه گريه من نه از بيم دوزخ است و نه به شوق بهشت، بلكه دلم بسته محبت و عشق توست پس صبورى نمىتوانم مگر آنكه تو را ببينم. خداى عز و جل به او وحى فرمود: حال كه چنين است، همسخنم موساى كليم را خدمتگزار تو خواهم كرد. منبع: علل الشرايع، ص 74 ح 19
ليست چهل حديث ها چهل حدیث « گهرهای قدسی » گـريه عاشقـانه
|