حدیث سرپرست بيتالمال
قالَ أميرالمؤمنين عليهالسلام: مَا بَا لُكُمْ! لا سُدِّدْتُمْ لِرُشْدٍ! وَ لا هُدِيْتُمْ لِقَصْدٍ! أفي مِثْلِ هذَا يَنْبَغي لي أنْ أخْرُجَ؟ وَ إنَّمَا يَخْرُجُ فِي مِثْلِ هذَا رَجُلٌ مِمَّنْ أرْضَاهُ مِنْ شُجْعانِكُمْ وَ ذَوِي بَأسِكُمْ، وَ لا يَنْبَغي لي أنْ أَدَعَ الْجُنْدَ وَ الْمِصْرَ وَ بَيْتَ المالِ وَ جِبَايَةَ الْأرْضِ وَ الْقَضَاءَ بَيْنَ الْمُسْلِمينَ وَ النظَرَ في حُقُوقِ الْمُطالِبينَ، ثُمَّ أخْرُجَ في كَتيبَةٍ أتْبَعُ اُخْرىَ. امام على عليهالسلام سپاهى را به شام فرستاده بود و در صدد بود كه سپاهى ديگر در پى آنها بفرستد. امام مردم را به جهاد برمىانگيخت و مردم، مدتى طولانى، خاموش بودند. امام فرمود: شما را چه مىشود؟ آيا شما گنگان ولالانيد؟ پس عدهاى از آنان گفتند: اى اميرمؤمنان! اگر تو مىروى، ما نيز مىآييم. امام على عليهالسلام فرمود: شما را چه مىشود؟ به راه رشد توفيق نيابيد، به راه ميانه رهبرى نشويد! آيا در زمانى چنين، سزاوار است كه من از شهر بيرون بروم؟ همانا در چنين هنگام بايد مردى از دليران و نيرومندان شما كه من بپسندم، بيرون رود. سزاوار نيست كه من لشكريان و شهر را و بيت المال و جمع آورى خراج زمين و داورى بين مسلمانان را واگذارم و رسيدگى به درخواستهاى ارباب رجوع را، رها كنم و با دستهاى در پى دستهاى ديگر بيرون روم. منبع: نهج البلاغة، خطبهى 119.
ليست چهل حديث ها چهل حديث « بیت المال » سرپرست بيتالمال
|