حدیث دور كردن تهمت از خود

عرائس المجالس عن عِكرِمة :كانَ لُقمانُ مِن أهوَنِ مَملوكٍ عَلى سَيِّدِهِ ، فَبَعَثَهُ مَولاهُ مَعَ رِفقَةٍ لَهُ إلى بُستانٍ لَهُ لِيَأتوهُ بِشَيءٍ مِن ثَمَرِهِ ، فَجاؤوا ولَيسَ مَعَهُم شَيءٌ ، وقَد أكَلُوا الثَّمَرَةَ وأحالوا عَلى لُقمانَ .
فَقالَ لِمَولاهُ : إنَّ ذَا الوَجهَينِ لا يَكونُ عِندَ اللّه‏ِ أميناً ، فَاسقِني وإيّاهُم ماءً جَميعاً ، ثُمَّ أرسِلنا لِنَقذِفَهُ ، فَفَعَلَ ، فَجَعَلوا يَتَقايَؤونَ الفاكِهَةَ ، وجَعَلَ لُقمانُ يَتَقايَأُ ماءً نَقِيّاً ، فَعَرَفَ صِدقَهُ مِن كَذِبِهِم . حديث

عرائس المجالس ـ به نقل از عِكرِمه ـ : لقمان از ساده‏ترين غلامان در نزد مولايش بود. مولايش او را به همراه رفيقانش ، به بستان خود فرستاد تا ميوه‏اى برايش بياورند. آنها بدون ميوه از بستان برگشتند ؛ ميوه را خورده بودند و آن را به گردن لقمان انداخته بودند. لقمان به مولايش گفت: «شخص دو رو، نزد خداوند امانتدار نيست. پس به من و آنها همگى ، آب بنوشان . سپس وادارمان كن تا [قى كنيم و ]ميوه را بيرون بياوريم» .
او اين كار را كرد و آنها ميوه را قى مى‏كردند ؛ ولى لقمان آب گوارا بيرون آورد. بدين ترتيب، مولا راستگويىِ لقمان را از دروغگويىِ آنان باز شناخت .

منبع: عرائس المجالس : ص 313 .
فهرست حكمت نامه لقمان دور كردن تهمت از خود حديث و آيات
 
 
 
 
 
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به انهار میباشد. www.anhar.ir
طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com