حدیث صبيح غلام امّ سلمه
إبراهيمُ بنُ عَبدِ الرَّحمنِ بنِ صُبَيحٍ مَولى اُمِّ سَلَمَةَ ، عَن جَدِّهِ صُبَيحٍ : كُنتُ بِبابِ رَسولِ اللّهِ صلىاللهعليهوآله ، فَجاءَ عَلِيٌّ وفاطِمَةُ والحَسَنُ والحُسَينُ ، فَجَلَسوا ناحِيَةً ، فَخَرَجَ رَسولُ اللّهِ صلىاللهعليهوآله إلَينا ، فَقالَ : إنَّكُم عَلى خَيرٍ ، وعَلَيهِ كِساءٌ خَيبَرِيٌّ ، فَجَلَّلَهُم بِهِ وقالَ : أنَا حَربٌ لِمَن حارَبَكُم ، سِلمٌ لِمَن سالَمَكُم . ابراهيم بن عبدالرحمن بن صبيح غلام امّ سلمه به نقل از جدّش صبيح: بر در خانه رسول اللّه صلىاللهعليهوآله بودم كه على، فاطمه، حسن و حسين آمدند و در گوشهاى نشستند. پس پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله به سوى ما آمد و فرمود: شما بر نيكى هستيد و كسايى خيبرى بر حضرت صلىاللهعليهوآله بود، او با آن ايشان را پوشاند و فرمود: من دشمن كسى هستم كه با شما بستيزد و با كسى كه با شما صلح و سلام در پيش گيرد صلح و سلام در پيش خواهم گرفت. منبع: المعجم الأوسط : 3 / 179 / 2854 ، اُسد الغابة : 3 / 7 / 2481 .
فهرست اهل بيت در قرآن و حديث ج1 صبيح غلام امّ سلمه حديث و آيات
|