حدیث فصل هشتم : رفتار ايشان با خدمتگزاران
أبو مَطَرٍ البَصرِيُّ : دَعا [عَلِيٌّ عليهالسلام] غُلامًا لَهُ مِرارًا فَلَم يُجِبهُ، فَخَرَجَ فَوَجَدَهُ عَلى بابِ البَيتِ، فَقالَ : ما حَمَلَكَ عَلى تَركِ إجابَتي ؟ قالَ : كَسِلتُ عَن إجابَتِكَ وأمِنتُ عُقوبَتَكَ ، فَقالَ : الحَمدُ للّهِِ الَّذي جَعَلَني مِمّن تَأمَنُهُ خَلقُهُ ، اِمضِ فَأَنتَ حُرٌّ لِوَجهِ اللّهِ . ابو مطر مصرى: على عليهالسلام چند بار غلامش را صدا كرد و او پاسخش نداد. امام عليهالسلامبيرون آمد و او را كنارِ در، يافت. حضرت عليهالسلام به او فرمود: چه چيز موجب شد، پاسخ مرا ندهى؟ گفت: سستى كردم و خود را از كيفر تو در امان مىديدم. امام عليهالسلام فرمود: سپاس خداى را كه مرا از كسانى قرار داد كه خلقش از او در امانند، برو كه در راه خدا آزادى. منبع: المناقب لابن شهرآشوب : 2 / 113 ، وراجع الفخريّ : 19 .
فهرست اهل بيت در قرآن و حديث ج1 فصل هشتم : رفتار ايشان با خدمتگزاران حديث و آيات
|