حدیث فصل نهم : كليات مكارم اخلاقى اهل بيت

الإمام الحسن عليه‏السلام : سَأَلتُ خالي هِندَ بنَ أبي هالَةَ التَّميمِيَّ ـ وكانَ وَصّافًا ـ عَن حِليَةِ النَّبِيِّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : صِف لي مَنطِقَهُ . قالَ : كانَ رَسولُ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مُتَواصِلَ الأَحزانِ ، دائِمَ الفِكرَةِ ، لَيسَت لَهُ راحَةٌ ، لا يَتَكَلَّمُ في غَيرِ حاجَةٍ ، طَويلَ السَّكتَةِ ، يَفتَتِحُ الكَلامَ ويَختِمُهُ بِأَشداقِهِ حديث ، ويَتَكَلَّمُ بِجَوامِعِ الكَلِمِ ، فَصلٌ لا فُضولٌ ولا تَقصيرٌ ، دَمِثٌ حديث لَيسَ بِالجافي ولاَ المَهينِ ، يُعَظِّمُ النِّعمَةَ وإن دَقَّت ، لا يَذُمُّ مِنها شَيئًا ، لا يَذُمُّ ذَواقًا ولايَمدَحُهُ ، لا يَقومُ لِغَضَبِهِ إذا تَعَرَّضَ الحَقَّ شَيءٌ حَتّى يَنتَصِرَ لَهُ ، لا يَغضَبُ لِنَفسِهِ ولا يَنتَصِرُ لَها . إذا أشارَ أشارَ بِكَفِّه كُلِّها ، وإذا تَعَجَّبَ قَلَبَها، وإذا تَحَدَّثَ اتَّصَلَ بِها ، يَضرِبُ بِراحَتِهِ اليُمنى باطِنَ
إبهامِهِ اليُسرى ، وإذا غَضِبَ أعرَضَ وأشاحَ حديث ، وإذا فَرِحَ غَضَّ طَرفَهُ . جُلُّ ضِحكِهِ التَّبَسُّمُ ، ويَفتَرُّ عَن مِثلِ حَبِّ الغَمام حديث حديث .

امام حسن عليه‏السلام: از دايى خود، هند بن ابى هاله تميمى ـ كه توصيف گر بود ـ درباره آراستگيهاى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله پرسش كردم و گفتم: سخن گفتن او را براى من توصيف كن. او گفت: پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ، پيوسته غمگين بود وهماره در انديشه، آسودگى نداشت و بدون نياز، سخن نمى‏گفت، سكوتش طولانى بود، از آغاز تا پايان سخن، دهانش را كاملاً باز نمى‏كرد و سخنانى فراگير مى‏فرمود، كلامش، فصل بود كه در آن نه فزونى ديده مى‏شد و نه كاستى، نرمخو بود و از خشكى و جسارت بركنار، نعمت را هر چند ناچيز، بزرگ مى‏داشت و چيزى از آن را نمى‏نكوهيد، تغيير ذائقه دهندگان را نه مى‏نكوهيد و نه مى‏ستود، دنيا و آن چه در آن است، او را به چشم نمى‏آورد. چون چيزى مانع حق مى‏گشت، هيچ چيز ياراى خشم او را نداشت تا آن كه حق را يارى كند، او براى خود خشمگين نمى‏شد و براى خود چيرگى نمى‏خواست، هرگاه اشاره مى‏كرد، با تمام كَفَش اشاره مى‏كرد و هرگاه شگفت زده مى‏شد، دست خود را مى‏گرداند و هرگاه سخن مى‏گفت، دست خود را به يكديگر مى‏پيوست و شست دست چپش را به گودى كف دست راستش مى‏زد و هرگاه خشمگين مى‏شد، رويش را بر مى‏گرداند و چهره‏اش را بر مى‏تافت و هرگاه شاد مى‏شد ديگان خود را مى‏هليد، بيشتر خنده او لبخند بود و هرگاه لبخند مى‏زد دندانهايش چونان دانه‏هاى تگرگ خودنمايى مى‏كرد.

منبع: دلائل النبوّة للبيهقيّ : 1 / 286 ، شُعب الإيمان : 2 / 154 / 1430 ، الطبقات الكبرى : 1 / 422 ، تهذيب الكمال : 1 / 214 كلّها عن ابن أبي هالة التميميّ ، عيون أخبار الرضا عليه‏السلام : 1 / 317 / 1 ، معاني الأخبار : 81 / 1 كلاهما عن إسماعيل بن محمّد بن إسحاق عن الإمام الرضا عن آبائه عن الإمام زين العابدين عليهم‏السلام ، مكارم الأخلاق : 1 / 43 / 1 عن كتاب محمّد بن إبراهيم بن إسحاق عن ثقاته ، حلية الأبرار :1 / 171 .
فهرست اهل بيت در قرآن و حديث ج1 فصل نهم : كليات مكارم اخلاقى اهل بيت حديث و آيات
 
 
 
 
 
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به انهار میباشد. www.anhar.ir
طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com