حدیث فصل دوم : حُسن معاشرت
عنه عليهالسلام ـ عِندَ وَداعِ جَماعَةٍ مِن شيعَتِهِ أتَوهُ مِنَ الكوفَةِ ـ : اُوصيكُم بِتَقوَى اللّهِ ، وَالعَمَلِ بِطاعَتِهِ ، وَاجتِنابِ مَعاصيهِ ، وأداءِ الأَمانَةِ لِمَنِ ائتَمَنَكُم ، وحُسنِ الصَّحابَةِ لِمَن صَحِبتُمُوهُ ، وأن تَكونوا لَنا دُعاةً صامِتينَ . فَقالوا : يَا بنَ رَسولِ اللّهِ ، وكَيفَ نَدعوا إلَيكُم ونَحنُ صُموتٌ ؟ قالَ : تَعمَلونَ ما أمَرناكُم بِهِ مِنَ العَمَلِ بِطاعَةِ اللّهِ ، وتَتَناهَونَ عَمّا نَهَيناكُم عَنهُ مِنِ ارتِكابِ مَحارِمِ اللّهِ، وتُعامِلونَ النّاسَ بِالصِّدقِ وَالعَدلِ ، وتُؤَدّونَ الأَمانَةَ ، وتَأمُرونَ بِالمَعروفِ ، وتَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ ، ولا يَطَّلِعُ النّاسُ مِنكُم إلاّ عَلى خَيرٍ ، فَإِذا رَأَوا ما أنتُم عَلَيهِ قالوا: هؤُلاءِ الفُلانِيَةُ، رَحِمَ اللّهُ فُلانًا ، ما كانَ أحسَنَ ما يُؤَدِّبُ أصحابَهُ، وعَلِموا فَضلَ ما كانَ عِندَنا ، فَسارَعوا إلَيهِ . أشهَدُ عَلى أبي مُحَمَّدِ بنِ عَلِيٍّ رِضوانُ اللّهِ عَلَيهِ ورَحمَتُهُ وبَرَكاتُهُ ، لَقَد سَمِعتُهُ يَقولُ : كانَ أولِياؤُنا وشيعَتُنا فيما مَضى خَيرُ مَن كانوا فيهِ ، إن كانَ إمامُ مَسجِدٍ فِي الحَيِّ كانَ مِنهُم ، وإن كانَ مُؤَذِّنٌ فِي القَبيلَةِ كانَ مِنهُم ، وإن كان صاحِبُ وَديعَةٍ كانَ مِنهُم ، وإن كانَ صاحِبُ أمانَةٍ كانَ مِنهُم ، وإن كانَ عالِمٌ مِنَ النّاسِ يَقصُدونَهُ لِدينِهِم ومَصالِحِ اُمورِهِم كانَ مِنهُم، فَكونوا أنتُم كَذلِكَ، حَبِّبونا إلَى النّاسِ، ولاتُبَغِّضونا إلَيهِم . امام على عليهالسلام : هنگام خداحافظى با گروهى از شيعيان خود كه از كوفه نزد وى آمده بودند ـ : شما را سفارش مىكنم به پروا داشتن از خدا و به كار بستن فرمان او و دورى از نافرمانيش و باز گرداندن امانت به كسى كه به شما امانتى سپرده است و حسن معاشرت با كسى كه با او همنشينىمىكنيد واين كه براى ما دعوتگرانى خاموش باشيد. عرض كردند: يابن رسول اللّه! چگونه با خاموشى به سوى شما دعوت كنيم؟ فرمود: اين كه به طاعت خدا كه ما شما را بدان فرمان دادهايم، عمل كنيد و از ارتكاب حرامهاى خدا كه ما شما را از آن باز داشتهايم، باز ايستيد و با مردم به راستى و دادگرى رفتار كنيد و امانت را ادا كنيد و به خوبيها فرا خوانيد و از زشتيها باز داريد و مردم جز خوبى، چيزى از شما نبينند؛ زيرا هر گاه اين صفات را در شما بيابند، گويند: اينان فلانيها هستند، خدا رحمت كند فلان را، چه نيكو ياران خود را تربيت كرده است. وبه ارزش آنچه ما داريم پى مىبرند و در نتيجه به سوى ما بشتابند. گواهى مىدهم كه شنيدم، پدرم محمّد بن على ـ رضوان و رحمت و بركات خداوند بر او باد ـ مىفرمود: دوستان و شيعيان ما در گذشته بهترين افراد جامعه خود بودند، اگر در ميان تيرهاى، پيشنماز مسجدى بود، از آنها بود، اگر در قبيلهاى، مؤذنى بود، از آنان بود، اگر كسى بود كه به او وديعهاى مىسپردند، از آنان بود، اگر امانت دارى بود، از آنان بود، اگر عالمى بود كه مردم، در مسائل دينى و مصلحت امور خود به او مراجعه مىكردند، از آنان بود، پس شما نيز چنين باشيد، ما را محبوب مردم گردانيد و ما را نزد آنان، منفور نگردانيد. منبع: دعائم الإسلام : 1 / 56 .
فهرست اهل بيت در قرآن و حديث ج1 فصل دوم : حُسن معاشرت حديث و آيات
|