حدیث فصل چهارم : سفارشهاى جامع اهل بيت...
عنه عليهالسلام ـ في وَصِيَّتِهِ لِبَعضِ شيعَتِهِ ـ : يا مَعشَرَ شيعَتِنا ؛ اِسمَعوا وَافهَموا وَصايانا وعَهدَنا إلى أولِيائِنَا ، اُصدُقوا في قَولِكُم ، وبَرّوا في أيمانِكُم لِأَولِيائِكُم وأعدائِكُم ، وتَواسَوا بِأَموالِكُم ، وتَحابّوا بِقُلوبِكُم ، وتَصَدَّقوا عَلى فُقَرائِكُم ، وَاجتَمِعوا عَلى أمرِكُم ، ولا تُدخِلوا غِشًّا ولا خِيانَةً عَلى أحَدٍ ، ولا تَشُكّوا بَعدَ اليَقينِ ، ولا تَرجِعوا بَعدَ الإِقدامِ جُبنًا ، ولا يُوَلِّ أحَدٌ مِنكُم أهلَ مَوَدَّتِهِ قَفاهُ ، ولا تَكونَنَّ شَهوَتُكُم في مَوَدَّةِ غَيرِكُم ، ولا مَوَدَّتُكُم فيما سِواكُم ، ولا عَمَلُكُم لِغَيرِ رَبِّكُم ، ولا إيمانُكُم وقَصدُكُم لِغَيرِ نَبِيِّكُم ، وَاستَعينوا بِاللّهِ وَاصبِروا ، «إنَّ الأَرضَ لِلّهِ يورِثُها مَن يَشاءُ مِن عِبادِهَ والعاقِبَةُ لِلمُتَّقينَ » ، وإنَّ الأَرضَ للّهِِ يورِثُها عِبادَهُ الصّالِحينَ . ثُمَّ قالَ : إنَّ أولِياءَ اللّهِ وأولِياءَ رَسولِهِ مِن شيعَتِنا : مَن إذا قالَ صَدَقَ ، وإذا وَعَدَ وفى ، وإذَا ائتُمِنَ أدّى ، وإذا حُمِّلَ فِي الحَقِّ احتَمَلَ ، وإذا سُئِلَ الواجِبَ أعطى ، وإذا اُمِرَ بِالحَقِّ فَعَلَ . شيعَتُنا مَن لا يَعدو عِلمَهُ سَمعُهُ ، شيعَتُنا مَن لا يَمدَحُ لَنا مُعَيِّبًا ، ولا يُواصِلُ لَنا مُبغِضًا ، ولا يُجالِسُ لَنا قالِيًا ، إن لَقِيَ مُؤمِنًا أكرَمَهُ ، وإن لَقِيَ جاهِلاً هَجَرَهُ . شيعَتُنا مَن لا يَهِرُّ هَريرَ الكَلبِ ، ولا يَطمَعُ طَمَعَ الغُرابِ ، ولا يَسأَلُ أحَدًا إلاّ مِن إخوانِهِ وإن ماتَ جوعًا . شيعَتُنا مَن قالَ بِقَولِنا وفارَقَ أحِبَّتَهُ فينا ، وأدنَى البُعَداءَ في حُبِّنا ، وأبعَدَ القُرَباءَ في بُغضِنا . امام باقر عليهالسلام ـ در سفارش به برخى شيعيان خود ـ : اى گروه شيعيان ما، توصيهها و سفارش ما به دوستانمانرا بشنويد و نيك دريابيد. راست گفتار باشيد، به سوگندتان با دوستان و دشمنانتان وفادار باشيد، با اموالتان به مدد يكديگر بشتابيد، قلباً يكديگر را دوست بداريد، به درويشانتان صدقه دهيد، در كار خود متحد باشيد، به هيچ كس دغلى و خيانت روا مداريد، بعد از يقين [در عقيده به حقّانيت ما] دچار شكّ و ترديد نشويد، بعد از پيشروى، از ترس، گام واپس ننهيد، هيچ يك از شما به دوستدار خود پشت نكند، زنهار به دوستى با غير خود ميلنكنيد وبه اغيار دست مودّت ندهيد و كارتان جز براى پروردگارتان نباشد و ايمان و عقيدهتان به كسى جز پيامبرتان نباشد و از خدا يارى طلبيد و شكيبا باشيد كه «زمين از آنِ خداست و آن را به هركس از بندگانش كه بخواهد به ارث مىدهد و فرجام، از آن پرهيزگاران است». زمين از آنِ خداوند است و او آن را به بندگان شايستهاش، به ارث مىدهد. سپس فرمود: از شيعيان ما، آن كسى دوستدار خدا و دوستدار رسول اوست كه هرگاه سخن گويد، راست گويد و هرگاه وعدهاى دهد، بدان وفا كند و هرگاه امانتى بدو سپرده شود، آن را برگرداند و هرگاه در راه حقّ بارى بر دوش او نهند، آن را به دوش كشد و هرگاه حقّ واجبى از او خواسته شود، عطا كند و هرگاه به كار حقّى فرمان داده شود، انجامش دهد. شيعه ما كسى است كه علم او از گوشش فراتر نرود [اسرار ما را كه مىشنود حفظ كند] ؛ شيعه ما كسى است كه عيب جوى ما را مدح نمىگويد، با كسى كه به ما بغض مىورزد، پيوند برقرار نمىسازد، با كينه جوى ما، همنشينى نمىكند، اگر به مؤمنى برسد، به او احترام مىگذارد، اگر به نادانى برخورَد، از او دورى مىكند؛ شيعه ما كسى است كه [از سختيها و گرفتاريها] چونان سگ، زوزه نمىكشد و مانند كلاغ، طمّاع نيست و به سوى احدى جز برادران خود، دست نياز دراز نمىكند، حتى اگر از گرسنگى بميرد؛ شيعه ما كسى است كه به عقيده ما معتقد باشد، به خاطر ما، دوستان خود را ترك مىگويد، كسانى را كه از او دور و بيگانهاند، اما دوستدار مايند، به خود نزديك مىكند و نزديكان خود را كه با ما دشمناند از خود دور مىگرداند. منبع: دعائم الإسلام : 1 / 64 .
فهرست اهل بيت در قرآن و حديث ج1 فصل چهارم : سفارشهاى جامع اهل بيت... حديث و آيات
|