حدیث دشمن داشتنِ دشمن اهل بيت
صالِحُ بنُ مَيثَمٍ التَّمارِ رحمهالله : وَجَدتُ في كِتابِ مَيثَمٍ رضىاللهعنه يَقولُ : تَمَسَّينا لَيلَةً عِندَ أميرِ المُؤمِنينَ عَلِيِّ بن أبي طالِبٍ عليهالسلام ، فَقالَ لَنا : لَيسَ مِن عَبدٍ اِمتَحَنَ اللّهُ قَلبَهُ بِالإِيمانِ إلاّ أصبَحَ يَجِدُ مَوَدَّتَنا عَلى قَلبِهِ ، ولا أصبَحَ عَبدٌ مِمَّن سَخَطَ اللّهُ عَلَيهِ إلاّ يَجِدُ بُغضَنا عَلى قَلبِهِ ، فَأَصبَحنا نَفرَحُ بِحُبِّ المُؤمِنِ لَنا ، ونَعرِفُ بُغضَ المُبغِضِ لَنا ، وأصبَحَ مُحِبُّنا مُغتَبِطًا بِحُبِّنا بِرَحمَةٍ مِنَ اللّهِ يَنتَظِرُها كُلَّ يَومٍ ، وأصبَحَ مُبغِضُنا يُؤَسِّسُ بُنيانَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍ ، فَكَأَنَّ ذلِكَ الشَّفا قَدِ انهارَ بِهِ في نارِ جَهَنَّمَ ، وكَأَنَّ أبوابَ الرَّحمَةِ قَد فُتِحَت لِأَصحابِ الرَّحمَةِ ، فَهَنيئًا لِأَصحابِ الرَّحمَةِ رَحمَتُهُم ، وتَعسًا لِأَهلِ النّارِ مَثواهُم . إنَّ عَبدًا لَن يُقَصِّرَ في حُبِّنا لِخَيرٍ جَعَلَهُ اللّهُ في قَلبِهِ ، ولَن يُحِبَّنا مَن يُحِبُّ مُبغِضَنا ، إنَّ ذلِكَ لا يَجتَمِعُ في قَلبٍ واحِدٍ و «ما جَعَلَ اللّهُ لِرَجُلٍ مِن قَلبَينِ في جَوفِهِ » يُحِبُّ بِهذا قَومًا ويُحِبُّ بالآخَرِ عَدُوَّهُم ، وَالَّذي يُحِبُّنا فَهُوَ يُخلِصُ حُبَّنا كَما يَخلُصُ الذَّهَبُ لا غِشَّ فيهِ . نَحنُ النُّجَباءُ وأفراطُنا أفراطُ الأَنبِياءِ ، وأنَا وَصِيُّ الأَوصِياءِ ، وأنَا حِزبُ اللّهِ ورَسولِهِ ، وَالفِئَةُ الباغِيَةُ حِزبُ الشَّيطانِ ، فَمَن أحَبَّ أن يَعلَمَ حالَهُ في حُبِّنا فَليَمتَحِن قَلبَهُ ، فَإِن وَجَد فيهِ حُبَّ مَن ألَّبَ عَلَينا فَليَعلَم أنَّ اللّهَ عَدُوُّهُ وجَبرَئيلُ وميكائيلُ ، واللّهُ عَدُوٌّ لِلكافِرينَ . صالح بن ميثم تمّار (رحمه اللّه): در كتاب ميثم رضىاللهعنه ديدم كه مىگويد: شبى را در خدمتاميرالمؤمنين علىبنابى طالب عليهالسلام بوديم. آن حضرت به ما فرمود: هيچ بندهاى نيست كه خداوند دلش را براى ايمان صاف و خالص كرده باشد مگر اينكه محبّتما را در قلبش احساس مىكند وهيچ بندهاى نيست كه خداوند از او در خشم و ناخشنودى باشد مگر اين كه در قلبش نسبت به ما احساس بغض مىكند. بنابراين، ما از اين كه مؤمن دوستمان مىدارد شاد مىشويم و دشمنىكسى را كه با ما بغضمىورزد مىدانيم. دوستدار ما از رحمت خداوند كه به واسطه محبّت ما هر روز انتظار آن را مىكشد شادمان است و دشمن ما بناى خود را در لبه پرتگاهى در حال ريزش پىريزى مىكند كه اين لبه، او را در آتش دوزخ فرو مىافكند و درهاى رحمت به روى اهل رحمت گشوده شده است؛ پس گوارا باد اهل رحمت را، رحمتشان و نابود باد جايگاه اهل دوزخ. هر بندهاى كه خداوند در دل او خيرى قرار داده باشد هرگز در دوست داشتن ما كوتاهى نمىكند و كسى كه دشمن ما را دوست بدارد هيچ گاه ما را دوست نخواهد داشت. اين دو در يك قلب با هم جمع نمىشوند و «خدا براى هيچ مردى در درونش دو دل ننهاده است» كه با اين يكى عدهاى را دوست بدارد و با آن ديگرى دشمن آنها را. كسى كه ما را دوست مىدارد اين محبّت نسبت به ما را، همچون زر نابى كه در آن ناخالصى نيست، خالص مىگرداند. ماييم برگزيدگان [خدا] و پيشتازان ما (به سوى حوض كوثر) پيشتازان پيامبرانند؛ من وصى پيامبران هستم، من حزب خدا و رسول او هستم و آن گروه سركش و ياغى حزب شيطانند. پس هركه دوست دارد حال خود را درباره محبّت ما بداند دلش را بيازمايد، اگر در آن نسبت به كسى كه مردم را بر ضد ما مىشوراند احساس دوستى كرد، بداند كه خدا و جبرئيل و ميكائيل دشمن او هستند و خداوند دشمن كافران مىباشد. منبع: أمالي الطوسيّ : 148 / 243 ، بشارة المصطفى : 87 ، كشف الغمّة : 2 / 11 ، تأويل الآيات الظاهرة : 439 نحوه عن أبي الجارود عن الإمام الصادق عليهالسلام .
فهرست اهل بيت در قرآن و حديث ج2 دشمن داشتنِ دشمن اهل بيت حديث و آيات
|