حدیث فصل چهارم : پيشگويى پيامبر از ستم بر...
اُمُّ سَلَمَةَ : كانَ رَسولُ اللّهِ صلىاللهعليهوآله جالِسًا ذاتَ يَومٍ في بَيتي فَقالَ : لا يَدخُل عَلَيَّ أحَدٌ ، فَانتَظَرتُ فَدَخَلَ الحُسَينُ عليهالسلام ، فَسَمِعتُ نَشيجَ رَسولِ اللّهِ صلىاللهعليهوآله يَبكي ، فَاطَّلَعتُ فَإِذا حُسَينٌ في حِجرِهِ وَالنَّبِيُّ صلىاللهعليهوآله يَمسَحُ جَبينَهُ وهُوَ يَبكي ، فَقُلتُ : وَاللّهِ ، ما عَلِمتُ حينَ دَخَلَ ، فَقالَ : إنَّ جَبرَئيلَ عليهالسلامكانَ مَعَنا فِي البَيتِ فَقالَ : تُحِبُّهُ ؟ قُلتُ : أمّا مِنَ الدُّنيا فَنَعم ، قالَ : إنَّ اُمَّتَكَ سَتَقتُلُ هذا بِأَرضٍ يُقالُ لَها كَربَلاءُ ، فَتَناولَ جَبرَئيلُ عليهالسلاممِن تُربَتِها ، فَأَراهَا النَّبِيَّ صلىاللهعليهوآله . فَلَمّا اُحيطَ بِحُسَينٍ حينَ قُتِلَ ، قالَ : مَا اسمُ هذِهِ الأَرضِ ؟ قالوا : كَربَلاءَ، قالَ : صَدَقَ اللّهُ ورَسولُهُ أرضُ كَربٍ وبَلاءٍ . امّ سلمه: روزى رسول خدا صلىاللهعليهوآله در اتاق من نشسته بود و فرمود: كسى بر من وارد نشود. من [بيرون اتاق] منتظر ماندم. در اين هنگام حسين عليهالسلاموارد اتاق شد. صداى هق هق رسول خدا صلىاللهعليهوآله را شنيدم كه مىگريست. به داخل اتاق نگاهى افكندم ديدم حسين در بغل پيامبر صلىاللهعليهوآله است و آن حضرت به پيشانى او دست مىكشد و مىگريد. عرض كردم: به خدا، متوجه نشدم كه او وارد شد. پيامبر صلىاللهعليهوآله فرمود: جبرئيل در اتاق با ما بود و گفت: او را دوست دارى؟ گفتم: از دنيا آرى [همينها را دوست دارم] جبرئيل گفت: بدان كه امّت تو، اين را در سرزمينى به نام كربلا خواهند كشت. جبرئيل، از خاك آن جا مقدارى برداشت و به پيامبر صلىاللهعليهوآله نشان داد. زمانى كه حسين را محاصره كردند تا او را به قتل رسانند فرمود: نام اين سرزمين چيست؟ عرض كردند: كربلا. فرمود: خدا و رسول او راست فرمود اين جا سرزمين كرب [اندوه] و بلاست. منبع: المعجم الكبير : 3 / 108 / 2819 .
فهرست اهل بيت در قرآن و حديث ج2 فصل چهارم : پيشگويى پيامبر از ستم بر... حديث و آيات
|