حدیث فصل پنجم : ستمهاى رفته بر اهل بيت...

مُحَمَّدُ بنُ الحَسَنِ عَن مُحَمَّدِ بنِ إبراهيمَ : اُتِيَ بِبَعضِ بَنِي الحَسَنِ عليه‏السلام إلى أبي جَعفَرٍ حديث فَنَظَرَ إلى مُحَمَّدِ بنِ إبراهيمَ بنِ حَسَنٍ فَقالَ : أنتَ الدّيباجُ الأَصفَرُ ؟ قالَ : نَعَم . قالَ : أما وَاللّه‏ِ لَأَقتُلَنَّكَ قِتلَةً ما قَتَلتُها أحَدًا مِن أهلِ بَيتِكَ . ثُمَّ أمَرَ بِاُسطُوانَةٍ مَبنِيَّةٍ فَفُرِقَت ، ثُمَّ اُدخِلَ فيها فَبَنى عَلَيهِ وهُوَ حَيٌّ حديث .

محمّدبن حسن از محمّدبن ابراهيم: يكى از فرزندان حسن عليه‏السلامرا نزد ابوجعفر [منصور دوانيقى] آوردند. او به محمّد بن ابراهيم بن حسن نگاهى كرد و گفت: ديباج اصفر تويى؟ گفت: آرى. منصور گفت: به خدا قسم، تو را به چنان وضعى بكشم كه تاكنون هيچ يك از افراد خاندانت را چنان نكشته باشم. سپس دستور داد ستونى را شكاف دادند و او را زنده زنده داخل آن كردند و رويش را بستند.

منبع: تاريخ الطبريّ : 7 / 546 ، مقاتل الطالبيّين : 181 .
فهرست اهل بيت در قرآن و حديث ج2 فصل پنجم : ستمهاى رفته بر اهل بيت... حديث و آيات
 
 
 
 
 
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به انهار میباشد. www.anhar.ir
طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com