حدیث فصل پنجم : دعا براى دولت اهل بيت...

أبو عَلِيٍّ بنُ هَمّامٍ ـ ذَكَرَ أنَّ الشَّيخَ العَمرِيَّ أملاهُ عَلَيهِ وأمَرَهُ أن يَدعُوَ بِهِ ، وهُوَ الدُّعاءُ في غَيبَةِ القائِمِ عليه‏السلام ـ : اللّهُمَّ عَرِّفني نَفسَكَ فَإِنَّكَ إن لَم تُعَرِّفني نَفسَكَ لَم أعرِف نَبِيَّكَ ، اللّهُمَّ عَرِّفني نَبِيَّكَ فَإِنَّكَ إن لَم تُعَرِّفني نَبِيَّكَ لَم أعرِف حُجَّتَكَ ، اللّهُمَّ عَرِّفني حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إن لَم تُعَرِّفني حُجَّتَكَ ضَلَلتُ عَن ديني . اللّهُمَّ لا تُمِتني ميتَةً جاهِلِيَّةً ، ولا تُزِغ قَلبي بَعدَ إذ هَدَيتَني ، اللّهُمَّ فَكَما هَدَيتَني بِوَلايَةِ مَن فَرَضتَ طاعَتَهُ عَلَيَّ مِن وُلاةِ أمرِكَ بَعدَ رَسولِكَ صَلَواتُكَ عَلَيهِ وآلِهِ حَتّى والَيتُ وُلاةَ أمرِكَ أميرَ المُؤمِنينَ
وَالحَسَنَ وَالحُسَينَ وعَلِيًّا ومُحَمَّدًا وجَعفَرًا وموسى وعَلِيًّا ومُحَمَّدًا وعَلِيًّا وَالحَسَنَ وَالحُجَّةَ القائِمَ المَهدِيَّ صَلَواتُ اللّه‏ِ عَلَيهِم أجمَعينَ . . .
اللّهُمَّ عَجِّل فَرَجَهُ وأيِّدهُ بِالنَّصرِ ،وَانصُر ناصِريهِ ، وَاخذُل خاذِليهِ ، ودَمِّر عَلى مَن نَصَبَ لَهُ وكَذَّبَ بِهِ ، وأظهِر بِهِ الحَقَّ ، وأمِت بِهِ الباطِلَ ، وَاستَنقِذ بِهِ عِبادَكَ المُؤمِنينَ مِنَ الذُّلِّ ، وَانعَش بِهِ البِلادَ ، وَاقتُل بِهِ جَبابِرَةَ الكُفرِ ، وَاقصِم بِهِ رُؤوسَ الضَّلالَةِ ، وذَلِّل بِهِ الجَبّارينَ وَالكافِرينَ ، وأبِر بِهِ المُنافِقينَ وَالنّاكِثينَ وجَميعَ المُخالِفينَ وَالمُلحِدينَ في مَشارِقِ الأَرضِ ومَغارِبِها وبَرِّها وبَحرِها وسَهلِها وجَبَلِها حَتّى لا تَدَعَ مِنهُم دَيّارًا ولا تُبقِيَ لَهُم آثارًا ، وتُطَهِّرَ مِنهُم بِلادَكَ ، وَاشفِ مِنهُم صُدورَ عِبادِكَ ، وجَدِّد بِهِ مَا امتَحى مِن دينِكَ ، وأصلِح بِهِ ما بُدِّلَ مِن حُكمِكَ وغُيِّرَ مِن سُنَّتِكَ حَتّى يَعودَ دينُكَ بِهِ وعَلى يَدَيهِ غَضًّا جَديدًا صَحيحًا لا عِوَجَ فيهِ ولا بِدعَةَ مَعَهُ ، حَتّى تُطفِئَ بِعَدلِهِ نيرانَ الكافِرينَ ؛ فَإِنَّهُ عَبدُكَ الَّذِي استَخلَصتَهُ لِنَفسِكَ ، وَارتَضَيتَهُ لِنُصرَةِ نَبِيِّكَ ، وَاصطَفَيتَهُ بِعِلمِكَ ، وعَصَمتَهُ مِنَ الذُّنوبِ ، وبَرَّأتَهُ مِنَ العُيوبِ ، وأطلَعتَهُ عَلى الغُيوبِ ، وأنعَمتَ عَلَيهِ ، وطَهَّرتَهُ مِنَ الرِّجسِ ، ونَقَّيتَهُ مِنَ الدَّنَسِ . . .
اللّهُمَّ إنّا نَشكو إليكَ فَقدَ نَبِيِّنا ، وغَيبَةَ وَلِيِّنا ، وشِدَّةَ الزَّمانِ عَلَينا ، ووُقوعَ الفِتَنِ (بِنا) ، وتُظاهُرَ الأَعداءِ (عَلَينا) ، وكَثرَةَ عَدُوِّنا ، وقِلَّةَ عَدَدِنا .
اللّهُمَّ فَافرُج ذلِكَ بِفَتحٍ مِنكَ تُعَجِّلُهُ ، ونَصرٍ مِنكَ تُعِزُّهُ ، وإمامِ عَدلٍ تُظهِرُهُ ، إلهَ الحَقِّ رَبَّ العالَمينَ . . .
اللّهُمَّ وأحيِ بِوَلِيِّكَ القُرآنَ ، وأرِنا نورَهُ سَرمَدًا لا ظُلمَةَ فيهِ ، وأحيِ بِهِ القُلوبَ المَيتَةَ ، وَاشفِ بِهِ الصُّدورَ الوَغِرَةَ ، وَاجمَع بِهِ الأَهواءَ المُختَلِفَةَ عَلَى الحَقِّ ، وأقِم بِهِ الحُدودَ المُعَطَّلَةَ وَالأَحكامَ المُهمَلَةَ حَتّى لا يَبقى حَقٌّ إلاّ ظَهَرَ ولا عَدلٌ إلاّ زَهَرَ . واجعَلنا يا رَبِّ مِن أعوانِهِ ، ومُقَوّي سُلطانِهِ ، وَالمُؤتَمِرينَ لِأَمرِهِ ، وَالرّاضينَ بِفِعلِهِ ، وَالمُسَلِّمينَ لِأَحكامِهِ ، ومِمَّن لا حاجَةَ لَهُ بِهِ إلَى التَّقِيَّةِ مِن خَلقِكَ . أنتَ يارَبِّ الَّذي تَكشِفُ السّوءَ وتُجيبُ المُضطَرَّ إذا دَعاكَ ، وتُنجي مِنَ الكَربِ العَظيمِ ، فَاكشِف يارَبِّ الضُرَّ عَن وَلِيِّكَ ، وَاجعَلهُ خَليفَةً في أرضِكَ كَما ضَمِنتَ لَهُ .
اللّهُمَّ ولا تَجعَلني مِن خُصَماءِ آلِ مُحَمَّدٍ ، ولا تَجعَلني مِن أعداءِ آلِ مُحَمَّدٍ ، ولا تَجعَلني مِن أهلِ الحَنَقِ وَالغَيظِ عَلى آلِ مُحَمَّدٍ ، فَإِنّي أعوذُ بِكَ مِن ذلِكَ فَأَعِذني ، وأستَجيرُ بِكَ فَأَجِرني .
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاجعَلني بِهِم فائِزًا عِندَكَ فِيالدُّنيا وَالآخِرَةِ ومِنَ المُقَرَّبينَ حديث .

ابو على بن همّام گويد كه شيخ عمرى اين دعا را كه در غيبت قائم عليه‏السلامخوانده مى‏شود، بر او املا كرد و فرمان داد آن را بخواند: بار خدايا، خود را به من بشناسان؛ زيرا كه اگر تو خودت را به من نشناسانى، پيامبرت را نخواهم شناخت؛ بار خدايا، پيامبرت را به من بشناسان؛ زيرا كه اگر پيامبرت را به من نشناسانى، حجّت تو را نخواهم شناخت؛ بار خدايا، حجّت خود را به من بشناسان ؛ چه اگر حجّتت را به من نشناسانى از [صراط] دينم منحرف خواهم شد. بار خدايا، مرا به مرگ جاهلى نميران و پس از آن كه هدايتم فرمودى، دلم را دستخوش انحراف مگردان، بار خدايا، همان گونه كه مرا به ولايت و دوستى كسى كه اطاعتش را بر من واجب فرمودى، يعنى زمامداران امر تو پس از رسولت ـ صلوات تو بر او و خاندانش ـ رهنمون شدى تا آن كه پيروى كردم از زمامداران امر تو، يعنى امير المؤمنين و حسن و حسين و على و محمّد و جعفر و موسى و على و محمّد و على و حسن و حجّت قائم، مهدى صلوات اللّه‏ عليهم اجمعين....
بار خدايا! در فرج او تعجيل فرما و او را يارى و تأييد فرما و يارانش را يارى رسان و كسانى را كه تنها و بى‏ياورش گذارند، تنها و بى‏ياور گذار و هر كه را كمر به دشمنى او بندد و تكذيبش كند، نابود كن و به وسيله او، حقّ را آشكار ساز و باطل را بميران و با دست او، بندگان مؤمنت را از ذلّت و خوارى برهان و سرزمينت را به بركت وجود او، آباد گردان و سران كفر را به دست او، نابود كن و سردمداران گمراهى را، درهم شكن و به وسيله او، جبّاران و كافران را به خاك ذلّت نشان و منافقان و عهد شكنان و همه مخالفان و ملحدان (و كجروان) را در شرق و غرب عالم و در خشكى و دريا و در دشت و كوه ازميان بردار، تا اين كه احدى از آنان نگذارى و نشانى از ايشان بر جاى ننهى و سرزمينت را از لوث وجودشان پاك سازى؛ انتقام بندگانت را از آنان بگير و آن چه را كه از دينت محو و فرسوده شده است، به دست او تجديد كن و احكام ديگرگون گشته و قوانين تغيير يافته‏ات را به وسيله او، درست گردان، تا اين كه دين تو به واسطه او و با دست او، دوباره تازه و نو و سالم و به دور از هر گونه كجى و بدعت شود و تا اين كه با عدالت او، آتشهاى كافران خاموش گردد؛ زيرا كه او، بنده توست كه وى را براى خود برگزيده‏اى و براى يارى رساندن به پيامبرت، انتخابش كرده‏اى و با علم خود، گزينشش نموده‏اى و او را از گناهان، مصون داشته‏اى و از عيبها پاكش ساخته‏اى و بر اسرار عالم غيب، آگاهش كرده‏اى و به او، نعمت عطا فرموده‏اى و از پليدى، پاكش ساخته‏اى و از آلودگى، پاكيزه‏اش گردانيده‏اى...
بار خدايا! از فقدان پيامبرمان و غيبت اماممان و سختگيرى روزگار بر ما و پيش آمدن فتنه‏ها در ميان ما و اتّحاد دشمنانمان بر ضد ما و فراوانى دشمنانمان و اندك بودن تعدادمان، به تو شكايت مى‏كنيم.
بار خدايا! با فتحى شتابان و نصرتى با عزّت و قدرت و آشكار ساختن امامى عادل، در كار ما گشايشى فرما، اى معبود راستين و اى پروردگار جهانيان...
بار خدايا! به وسيله ولىّ خود، قرآن را زنده گردان و نور جاويدان او را كه با كمترين تاريكى آميخته نيست به ما نشان ده و به واسطه او دلهاى مرده را زنده ساز و به دست او، انتقام سينه‏هاى پر خشم و كينه را بگير و انديشه‏ها و خواستهاى پراكنده را، بر محور حقّ متحد گردان و به دست او، حدود تعطيل شده و احكام فرو گذاشته شده، را برپادار، تا آن كه هرچه حقّ و حقيقتى است، آشكار شود و هرچه عدل و دادى است، درخشيدن گيرد؛ پروردگارا، ما را از ياوران او و تقويت كنندگان سلطنت او و فرمانبرداران امر او و رضايت دهندگان به كردار او و گردن نهادگان در برابر احكام او و از كسانى كه با وجود او، ديگر از خلق ترسى به دل راه نمى‏دهند و تقيه نمى‏كنند، قرار بده. خداوندا، تويى كه بديها و ناراحتيها را مى‏زدايى و دعاى شخص درمانده بيچاره را اجابت مى‏كنى و از اندوه بزرگ مى‏رهانى؛ پس اى خداوند، رنج و دشوارى را از ولىّ خود برطرف گردان و او را همان گونه كه برايش ضمانت داده‏اى، در زمين خود جانشين گردان.
بار خدايا! مرا خصم آل محمّد و از دشمنان خاندان محمّد و از كسانى كه نسبت به آل محمّد خشم و كين دارند، قرار مده. من از اين امور به تو پناه مى‏برم، پس مرا پناه ده.
بار خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و به واسطه آنان، مرا در دنيا و آخرت از رستگاران و مقرّبان گردان.

منبع: كمال الدين : 512 / 43 ، مصباح المتهجّد : 411 ، جماع الاُسبوع : 315 .
فهرست اهل بيت در قرآن و حديث ج2 فصل پنجم : دعا براى دولت اهل بيت... حديث و آيات
 
 
 
 
 
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به انهار میباشد. www.anhar.ir
طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com