حدیث سلمان

اِبنُ شَهرِ آشوبَ : كانَ النّاسُ يَحفِرونَ الخَندَقَ ويُنشِدونَ سِوى سَلمانَ ، فَقالَ النَّبِيُّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : اللّهُمَّ أطلِق لِسانَ سَلمانَ ولَو عَلى بَيتَينِ مِنَ الشِّعرِ ، فَأَنشَأَ سَلمانُ :

ما لي لِسانٌ فَأَقولَ شِعرا
أسأَلُ رَبّي قُوَّةً ونَصرا

عَلى عَدُوّي وعَدُوِّ الطُّهرا
مُحَمَّدِ المُختارِ حازَالفَخرا حديث
حَتّى أنالَ فِي الجِنان قَصرا
مَع كُلِّ حَوراءَ تُحاكِي البَدرا

فَضَجَّ المُسلِمونَ ، وجَعَلَت كُلُّ قَبيلَةٍ تَقولُ : سَلمانُ مِنّا ، فَقالَ النَّبِيُّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : سَلمانُ مِنّا أهلَ البَيتِ حديث .

ابن شهر آشوب: مسلمانان، همگى مشغول كندن خندق بودند و هريك شعرى مى‏سرود به جز سلمان. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله عرضه داشت: بار خدايا، زبان سلمان را حتى اگر شده به دو بيت شعر گويا كن. در اين زمان، سلمان شروع به خواندن اين ابيات كرد:
مرا زبانى‏نيست كه شعرى‏بگويم، از پروردگارم نيرو ونصرتى همى خواهم
بر دشمنم و دشمن آن مرد پاك، محمّد برگزيده كه به افتخار نايل آمد
تا اين‏كه در بهشت‏به قصرى‏رسم، با سيه‏چشمانى‏چون‏ماه شب‏چهارده
مسلمانان، فرياد شادى‏برآوردند وهر قبيله‏اى مى‏گفت: سلمان از ماست، اما پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: سلمان از ما خاندان است.

منبع: المناقب لابن شهرآشوب : 1 / 85 .
فهرست اهل بيت در قرآن و حديث ج2 سلمان حديث و آيات
 
 
 
 
 
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به انهار میباشد. www.anhar.ir
طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com