حدیث ج ـ مَثَل سايه

الزهد عن عبداللّه‏ بن سنان : سَمِعتُ أبا عَبدِاللّه‏ِ عليه‏السلام يَقولُ : دَخَلَ عَلَى النَّبِي صلى‏الله‏عليه‏و‏آله رَجُلٌ وهُوَ عَلى حَصيرٍ قَد أثَّرَ في جِسمِهِ ، ووِسادَةِ ليفٍ قَد أثَّرَت في خَدِّهِ . فَجَعَلَ يَمسَحُ ويَقولُ : ما رَضِيَ بِهذا كِسرى ولا قَيصَر ، إنَّهُم يَنامونَ عَلَى الحَريرِ وَالدّيباجِ وأنتَ عَلى هذَا الحَصيرِ؟!
قالَ : فَقالَ رَسولُ اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : لاَءَنا خَيرٌ مِنهُما وَاللّه‏ِ ، لاَءَنَا أكرَمُ مِنهُما وَاللّه‏ِ ، ما أنَا وَالدُّنيا ، إنَّما مَثَلُ الدُّنيا كَمَثَلِ رَجُلٍ راكِبٍ مَرَّ عَلى شَجَرَةٍ ولَها فَيءٌ فَاستَظَلَّ تَحتَها ، فَلَمّا أن مالَ الظِّلُّ عَنهَا ارتَحَلَ فَذَهَبَ وتَرَكَها . حديث

الزهد حسين بن سعيد ـ به نقل از عبداللّه‏ بن سنان ـ : شنيدم امام صادق عليه‏السلام مى‏فرمود : مردى بر پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وارد شد ، در حالى كه ايشان بر بوريايى خفته بود و بالشى از ليف خرما زيرِ سر داشت و اثر [زِبرىِ] آن بوريا و بالش بر بدن و گونه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مانده بود. مرد ، شروع به دست كشيدن [بر جاى بوريا] كرد و مى‏گفت: كسرا و قيصر به اين چيزها رضايت ندارند. آنان بر بستر حرير و ديبا مى‏خفتند و تو بر چنين بوريايى؟!
پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «سوگند به خدا كه من از آنها بهترم. به خدا سوگند كه من ، از آنان گرامى‏ترم. مرا چه به دنيا؟ حكايت دنيا، در حقيقت، حكايت مردى سواره است كه از درختى مى‏گذرد و آن درخت را سايه‏اى است و در سايه آن ، فرود مى‏آيد و چون سايه‏اش مى‏رود ، او مى‏كوچد و مى‏رود و درخت را رها مى‏كند».

منبع: الزهد للحسين بن سعيد : ص 50 ح 134 عن عبد اللّه‏ بن سنان ، بحار الأنوار : ج 73 ص 126 ح 124 .
فهرست دنيا و آخرت ج1 ج ـ مَثَل سايه حديث و آيات
 
 
 
 
 
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به انهار میباشد. www.anhar.ir
طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com