حدیث و ـ مَثَل درياى ژرف

الاختصاص عن الأَوزاعيّ : إنَّ لُقمان الحَكيمَ رحمه‏الله لَمّا خَرَجَ مِن بِلادِهِ نَزَلَ بِقَريَةٍ بِالمَوصِل يُقالُ لَها : كومليس حديث . قالَ : فَلَمّا ضاقَ بِها ذَرعُهُ وَاشتَدَّ بِها غَمُّهُ ولَم يَكُن بِها أحَدٌ يُعينُهُ عَلى أمرِهِ ، أغلَقَ البابَ وأدخَلَ ابنَهُ يَعِظُهُ ، فَقالَ :
يابُنَيَّ ، إنَّ الدُّنيا بَحرٌ عَميقٌ هَلَكَ فيها بَشَرٌ كَثيرٌ ، تَزَوَّد مِن عَمَلِها وَاتَّخِذ سَفينَةً حَشوُها تَقوَى اللّه‏ِ ، ثُمَّ اركَب لُجَجَ الفُلكِ تَنجو ، وإنّي لَخائِفٌ ألاّ تَنجُوَ .
يابُنَيَّ ، السَّفينَةُ إيمانٌ ، وشِراعُهَا التَّوَكُّلُ ، وسُكّانُهَا الصَّبرُ ، ومَجاذيفُهَا الصَّومُ وَالصَّلاةُ وَالزَّكاةُ .
يابُنَيَّ ، مَن رَكِبَ البَحرَ مِن غَيرِ سَفينَةٍ غَرِقَ . حديث

الاختصاص ـ به نقل از اوزاعى ـ : لقمان حكيم ، چون از شهر خويش برون شد ، در آبادى‏اى در موصل فرود آمد كه بدان ، كومليس حديث مى‏گفتند. چون در آن آبادى طاقتش طاق شد و غَمَش بالا گرفت و در آن آبادى كسى نبود كه او را در كارهايش كمك كند [و از غم و تنهايى به در آورد]، در به روى خويش بست و فرزندش را به درون خواند و به اندرز دادن وى پرداخت و گفت:
«فرزندم! دنيا ، درياى ژرفى است كه انسان‏هاى بسيار در آن نابود شدند. از كار دنيا توشه برگير و كِشتى‏اى بساز ، اندرونش از تقواى الهى . سپس با آن ، گرداب‏هاى اين دريا را بپيماى تا نجات يابى، گرچه باز هم مى‏ترسم كه نجات نيابى.
فرزندم! آن كشتى، ايمان است و بادبانش ، توكلّ و سكّانش ، شكيبايى و پاروهايش ، روزه و نماز و زكات.
فرزندم! هركه بى‏كشتى به دريا برود ، غرق مى‏شود».

منبع: در برخى نسخه‏ها، «كوماس» است.
فهرست دنيا و آخرت ج1 و ـ مَثَل درياى ژرف حديث و آيات
 
 
 
 
 
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به انهار میباشد. www.anhar.ir
طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com