«وَ أَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُم مَّتَـعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِى فَضْلٍ فَضْلَهُ» .
«از پروردگارتان آمرزش بخواهيد و به درگاه او توبه كنيد . شما را از بهرهاى نيكو، تا سررسيدى معيّن، برخوردار مىكند و فزون هر فزونمندى را به وى مىدهد»
.
«وَيَـقَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا وَ يَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَ لاَ تَتَوَلَّوْاْ مُجْرِمِينَ» . «[هود به قوم خود گفت:] اى قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهيد و به درگاه او توبه كنيد ، تا باران پيوسته تيزبار بر شما بفرستد و نيرويى بر نيروتان بيفزايد، و چون بزهكاران ، پشت مكنيد»
.
«فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا * يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا * وَ يُمْدِدْكُم بِأَمْوَ لٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَل لَّكُمْ جَنَّـتٍ وَ يَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَـرًا» . «[نوح گفت:] پس گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او آمرزگار است ، تا باران پيوسته تيزبار بر شما بفرستد و شما را با دارايىها و فرزندان ، يارى دهد و براى شما باغها پديد آورد و رودها برايتان قرار دهد»
الزهد عن أبي الجَلد : إنَّ داوود النَّبِي عليهالسلام أمَرَ مُنادِيا فَنادَى الصَّلاةَ جامِعَةً ، فَخَرَجَ النّاسُ وهُم يَرَونَ أنَّهُ سَيَكونُ مِنهُ يَومَئِذٍ مَوعِظَةٌ وتَأديبٌ ودُعاءٌ ، فَلَمّا وافى مَكانَهُ قالَ : «اللّهُمَّ اغفِر لَنا» وَانصَرَفَ .
فَاستَقبَلَ آخِرُ النّاسِ أوائِلَهُم ، قالوا : ما لَكُم؟ قالوا : إنَّ نَبِيَّ اللّهِ عليهالسلام إنَّما دَعا بِدَعوَةٍ واحِدَةٍ ثُمَّ انصَرَفَ ، قالوا : سُبحانَ اللّهِ ، كُنّا نَرجو أن يَكونَ هذَا اليَومُ يَومَ عِبادَةٍ ودُعاءٍ ومَوعِظَةٍ وتَأديبٍ ، فَما دَعا إلاّ بِدَعوَةٍ واحِدَةٍ!
قالوا: فَأَوحَى اللّهُ إلَيهِ أن أبلِغ عَنّي قَومَكَ فَإِنَّهُم قَدِ استَقَلّوا دُعاءَكَ ، إنّي مَن أغفِر لَهُ اُصلِح لَهُ أمرَ آخِرَتِهِ ودُنياهُ .
الزهد ـ به نقل از ابو جَلَد ـ : داوود پيامبر ، به جارچى فرمود و او فرياد : «جمع شويد» سر داد . مردم ، بيرون آمدند و فكر مىكردند كه امروز ، داوود عليهالسلام به اندرز و موعظت و دعا خواهد پرداخت ؛ امّا چون به جايگاهش آمد، گفت: «بار خدايا! ما را بيامرز» و رفت .
افراد آخر جمعيت ، از آنان كه جلو بودند [و بر مىگشتند] پرسيدند: چه خبر؟
گفتند: پيامبر خدا فقط يك دعا كرد و برگشت!
گفتند: سبحان اللّه! ما انتظار داشتيم كه امروز ، روز عبادت و دعا و اندرز و موعظت باشد ؛ امّا او فقط يك جمله دعا كرد!
گفتند: خداوند به او وحى كرد كه : از طرف من به مردمت بگو آنان ، دعاى تو را اندك شمردند، در صورتى كه من ، هركس را بيامرزم ، كار آخرت و دنيايش را اصلاح مىكنم.
منبع: الزهد لابن حنبل : ص 92 ، حلية الأولياء : ج 6 ص 57 ، الدرّ المنثور : ج 7 ص 172 .