«سَأُْرِيكُمْ دَارَ الْفَـسِقِينَ» .
«به زودى سراى فاسقان را به شما نشان مىدهم»
تفسير العياشي : عن محمّد بن سابِقِ بن طَلحَة الأَنصاريّ : كانَ مِمّا قالَ هارونُ لاِءَبِي الحَسَنِ موسى عليهالسلام حينَ اُدخِلَ عَلَيهِ : ما هذِهِ الدّارُ ؟
قالَ : هذِهِ دارُ الفاسِقينَ . قالَ : وقَرَأَ :
«سَأَصْرِفُ عَنْ ءَايَـتِىَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِى الأَْرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وإِن يَرَوْاْ كُلَّ ءَايَةٍ لاَّ يُؤْمِنُواْ بِهَا وَإِن يَرَوْاْ سَبِيلَ الرُّشْدِ لاَ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً وَإِن يَرَوْاْ سَبِيلَ الْغَىِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً» .
فَقالَ لَهُ هارون : فَدارُ مَن هِيَ ؟
قالَ : هِيَ لِشيعَتِنا فَترَةٌ ، ولِغَيرِهِم فِتنَةٌ .
قالَ : فَما بالُ صاحِبِ الدّارِ لا يَأخُذُها ؟
قالَ : اُخِذَت مِنهُ عامِرَةً ، ولا يَأخُذُها إلاّ مَعمورَةً .
تفسير العياشى ـ به نقل از محمّد بن سابق بن طلحه انصارى ـ : هنگامى كه ابو الحسن (امام كاظم عليهالسلام را نزد هارون بردند ، از جمله چيزهايى كه هارون به ايشان گفت ، اين بود كه: اين سرا (دنيا) چيست؟
فرمود: «اين، سراى فاسقان است. [خداوند متعال] فرمود: «[به زودى سراى فاسقان را به شما نشان مىدهم .] به زودى كسانى را كه در زمين به ناحق تكبّر مىورزند، از آياتم روىگردان مىسازم [به طورى كه] اگر هر نشانهاى را [از قدرت من] بنگرند ، بدان ايمان نمىآورند، و اگر راه صواب را ببينند ، آن را بر نمىگزينند و اگر راه گمراهى را ببينند ، آن را راه خود قرار مىدهند» ».
هارون به ايشان گفت: بنا بر اين، اين سراى كيست؟
فرمود: «براى شيعيان ما يك مرحله است و براى ديگران ، مايه فتنه».
گفت: پس چرا صاحب سراى ، آن را نمىگيرد؟
فرمود: «[چون] از او در حالى ستانده شد كه آباد بود، و آن را نمىستانَد ، مگر در حالى كه آباد باشد».2
منبع: تفسير العياشي : ج2 ص29 ح78 ، الإختصاص : ص 262 ، بحار الأنوار : ج 48 ص 138 ح 13 .