حدیث تلخ‏تر از حنظلى كه بيمارى در دهان...

الإمام عليّ عليه‏السلام ـ في ذَمِّ الدُّنيا ، ويَذكُرُ رَجُلاً أتاهُ بِبَعضِ الحَلوى ـ : لَدُنياكُم أهوَنُ عِندي مِن وَرَقَةٍ في في جَرادَةٍ تَقضَمُها ، وأقذَرُ عِندي مِن عُراقَةِ خِنزيرٍ يَقذِفُ بِها أجذَمُها ، وأمَرُّ عَلى فُؤادي مِن حَنظَلَةٍ يَلوكُها حديث ذو سُقمٍ فَيَبشَمُها حديث ، فَكَيفَ أقبَلُ مَلفوفاتٍ عَكَمَتها حديث في طَيِّها ، ومَعجونَةً كَأَنَّها عُجِنَت بِريقِ حَيَّةٍ أو قَيِّها؟! اللّهُمَّ إنّي نَفَرتُ عَنها نِفارَ المُهرَةِ مِن راكِبِها ، اُريهِ السُّها ويُرينِي القَمَرَ! حديث
أ أمتَنِعُ مِن وَبرَةٍ مِن قَلوصِها حديث ساقِطَةٍ ، وأبتَلِعُ إبـِلاً في مَبرَكِها رابِطَةً؟! أدَبيبَ العَقارِبِ مِن وَكرِها ألتَقِطُ ، أم قَواتِلَ الرَّقشِ حديث في مَبيتي أرتَبِطُ؟! فَدَعوني أكتَفي مِن دُنياكُم بِمِلحي وأقراصي ، فَبِتَقوَى اللّه‏ِ أرجو خَلاصي .
ما لِعَلِيٍّ ونَعيمٍ يَفنى ، ولَذَّةٍ تُنتِجُهَا (تَنحَتُهَا) المَعاصي ، سَأَلقى وشيعَتي رَبَّنا بِعُيونٍ مُرّةٍ حديث ، وبُطونٍ خِماصٍ «وَلِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَيَمْحَقَ الْكَـفِرِينَ» حديث . حديث

امام على عليه‏السلام ـ در نكوهش دنيا و يادكرد مردى كه براى ايشان مقدارى شيرينى آورد ـ : هر آينه دنياى شما در نزد من ، از برگى كه يك ملخ در دهانش مى‏جود ، بى‏ارزش‏تر، و از استخوان خوكى كه يك جذامى به دور مى‏افكند ، كثيف‏تر، و از حنظلى كه يك بيمار در دهان مى‏چرخاند و با نفرتْ آن را تُف مى‏كند ، به مذاق جانم تلخ‏تر است . پس چگونه بسته‏هايى را كه محكم بسته‏اى ، و شيرينى‏اى را كه گويا با آب دهان مار و يا استفراغ آن درست شده است ، بپذيرم؟! بار خدايا! من از دنيا رميده‏ام ، آن سان كه كره اسب از داغ كردنش مى‏رمد. من ستاره سُها را به او نشان مى‏دهم و او ماه را به من نشان مى‏دهد. حديث
من كه از برداشتن پَرِ كُركى افتاده از يك ماده اشتر جوان خوددارى مى‏كنم، [چگونه [شُترى را كه در آغلش بسته است ، ببلعم؟! آيا عقرب‏هاى زهرآگين را از سوراخشان بگيرم، يا مارهاى سمّى كشنده را در خوابگاه خويش ببندم؟! حديث رهايم كنيد تا از دنياى شما به نمك و چند گرده نانم بسنده كنم، كه با پروا كردن از خداوند ، اميد رهايى خويش دارم.
على را با نعمتى كه فنا مى‏پذيرد و لذّتى كه از معاصى بر مى‏خيزد ، چه كار؟ من و شيعيانم با چشمانى زردى گرفته و شكم‏هايى گود افتاده ، پروردگارمان را ملاقات خواهيم كرد : «و تا خدا كسانى را كه ايمان آورده‏اند ، خالص گرداند و كافران را نابود سازد» .

منبع: به عبارت ديگر: آيا دست خويش در لانه عقرب‏هاى زهرآگين فرو برم، يا مارهاى كشنده در آستين بپرورم؟!
فهرست دنيا و آخرت ج1 تلخ‏تر از حنظلى كه بيمارى در دهان... حديث و آيات
 
 
 
 
 
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به انهار میباشد. www.anhar.ir
طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com