حدیث د ـ بردگى
عنه عليهالسلام : مَن عَشِقَ شَيئا أعشى بَصَرَهُ ، وأمرَضَ قَلبَهُ ، فَهُوَ يَنظُرُ بِعَينٍ غَيرِ صَحيحَةٍ ، ويَسمَعُ بِاُذُنٍ غَيرِ سَميعَةٍ ، قَد خَرَقَتِ الشَّهَواتُ عَقلَهُ ، وأماتَتِ الدُّنيا قَلبَهُ ، ووَلِهَت عَلَيها نَفسُهُ ، فَهُوَ عَبدٌ لَها ولِمَن في يَدَيهِ شَيءٌ مِنها ، حَيثُما زالَت زالَ إلَيها ، وحَيثُما أقبَلَت أقبَلَ عَلَيها ، لا يَنزَجِرُ مِنَ اللّهِ بِزاجِرٍ، ولا يَتَّعِظُ مِنهُ بِواعِظٍ ، وهُوَ يَرَى المَأخوذينَ عَلَى الغِرَّةِ ـ حَيثُ لا إقالَةَ ولا رَجعَةَ ـ كَيفَ نَزَلَ بِهِم ما كانوا يَجهَلونَ ، وجاءَهُم مِن فِراقِ الدُّنيا ما كانوا يَأمَنونَ ، وقَدِموا مِنَ الآخِرَةِ عَلى ما كانوا يوعَدون ، فَغَيرُ مَوصوفٍ ما نَزَلَ بِهِم . امام على عليهالسلام : كسى كه عاشق چيزى شود، آن چيزْ ديده [دلِ] او را كمسو مىگرداند، و دلش را بيمار مىكند. در نتيجه، چنين كسى با چشمى ناسالم مىنگرد، و با گوشى ناشنوا مىشنود. خواستهاى دنيوى ، خِرَد او را از هم دريده، و دنيا دلش را ميرانده، و جانش شيفته آن گرديده است . از اين رو ، بنده دنيا و بنده كسى است كه چيزى از دنيا دارد. به هر كجا كه دنيا برود ، او نيز بدانجا مىرود، و به هر سو كه دنيا رو كند ، او نيز بدانْ رو مىكند. با هيچ نهىاى از جانب خدا ، باز نمىايستد، و از هيچ پندى از او ، اندرز نمىگيرد، در حالى كه مىبيند مرگ ، چه سان ناگهان گريبان ديگران را مىگيرد و مجال پوزشخواهى و بازگشتى نمىدهد ، و آنچه نمىدانستند ، بر آنان فرود مىآيد، و از دنيا كه خود را در آن ايمن مىپنداشتند ، جدا مىشوند، و به آنچه در آخرت وعده داده مىشدند ، مىرسند. آنچه بر سر آنان مىآيد ، به راستى در وصف نمىگنجد. منبع: نهج البلاغة : الخطبة 109 .
فهرست دنيا و آخرت ج1 د ـ بردگى حديث و آيات
|