حدیث پيامبران

المُستدرَك على الصَّحيحَين عن ابن عبّاس : دَخَلَ عُمَرُ بنُ الخَطّاب عَلَى النَّبِيِّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وهُوَ عَلى حَصيرٍ قَد أثَّرَ في جَنبِهِ ، فَقالَ : يا رَسولَ اللّه‏ ، لَوِ اتَّخَذتَ فِراشا أوثَرَ حديث مِن هذا؟ فَقالَ : ما لي ولِلدُّنيا ، وما لِلدُّنيا وما لي ! وَالَّذي نَفسي بِيَدِهِ ، ما مَثَلي ومَثَلُ الدُّنيا إلاّ كَراكِبٍ سارَ في يَومٍ صائِفٍ ، فَاستَظَلَّ تَحتَ شَجَرَةٍ ساعَةً مِن نَهارٍ ، ثُمَّ راحَ وتَرَكَها . حديث

المستدرك على الصحيحين ـ به نقل از ابن عبّاس ـ : عمر بن خطّاب بر پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در آمد ، در حالى كه ايشان بر بوريايى خفته بود و بوريا بر پهلويش جا انداخته بود. گفت : اى پيامبر خدا! كاش تشكى نرم‏تر از اين تهيّه كنيد!
فرمود: «مرا با دنيا چه كار، و دنيا را با من چه كار؟! سوگند به آن كه جانم در دست اوست، حكايت من و دنيا ، حكايت مسافرى است كه در يك روز تابستانى مى‏رود و ساعتى از روز را در سايه درختى مى‏آسايد و سپس آن را ترك مى‏كند و مى‏رود».

منبع: المستدرك على الصحيحين : ج 4 ص 345 ح 7858 ، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 646 ح 2744 نحوه ، صحيح ابن حبّان : ج 14 ص 265 ح 6352 ، المعجم الكبير : ج 11 ص 259 ح 11898 ، كنز العمّال : ج 3 ص 243 ح 6361 ؛ مكارم الأخلاق : ج 1 ص 64 ح 65 نحوه ، تنبيه الخواطر : ج 1 ص 78 ، بحار الأنوار : ج 73 ص 123 ح 112 .
فهرست دنيا و آخرت ج2 پيامبران حديث و آيات
 
 
 
 
 
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به انهار میباشد. www.anhar.ir
طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com